گزارشی از مهاجرت پرستو صالحی
تاریخ انتشار: ۲۱ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۳۷۳۲۲۷
پرستو صالحی، بازیگر میانسال تلویزیون است که در دهه ۸۰ و بهواسطه بازی در یکی، دو سریال شناخته شد. او در روزهای اخیر از کشور مهاجرت کرد. جریان پرسرعت جامعه، ضعفهای فردی، فضای فرهنگ و هنر یا هرچیز دیگری. ممکن است اگر فردی در جوانی بهواسطه بازی در یکی، دو سریال مشهور شود و در ادامه نتواند مسیرش را بهخوبی مدیریت کند، بهسرعت به بیراهه کشیده شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فرمول ثابت و بازار داغ سوءاستفاده
فرمولی ثابت و مشخص وجود دارد. در یک سریال بازی میکنند. کمی شناخته میشوند، اما بهدلیل ضعف کیفی به سرعت از صحنه رقابت بازیگری خارج میشوند.
حالا که مزه شهرت را چشیده، اما دیگر پیشنهاد کار جدی ندارند ترجیح میدهند شبیه اینفلوئنسرهای اینستاگرامی با حاشیه و تبلیغات گذران عمر کنند.
طبیعی است که هرچه پیشمیروند و خود را بهلحاظ حرفهای و مالی عقبتر از رقبا میبینند، برای ادامه حیات مالی و بصری، از خطوط عرفی رد میشوند. این مسیر ممکن است تا جایی ادامه یابد که به یک عملیات انتحاری برای فرد تبدیل شود.
البته در این میان و بهواسطه فعالیت جریانهای ضدایرانی و شبکههای فارسیزبان، بازار برای این افراد فراهم است. یعنی کافی است که مدتی را در اینستاگرام ناله کنند و از ممنوعالکاری بگویند و سپس در یک عملیات خروج از کشور (!) به ترکیه یا امارات بروند و از آنجا با منوتو یا ایران اینترنشنال سعودی مصاحبه کنند.
بعد هرچقدر به حاکمیت و جامعه ایرانی بیشتر حمله کنند سروصدای بیشتری میکنند. در سالهای اخیر این اتفاق برای چند نفری رخ داده و جدید نیست؛ البته این موضوع بیشتر در رابطه با بازیگران درجه دو و سه رخ میدهد و در بین اقشار دیگر کمتر است.
کدام کارنامه؟
البته در این گزارش قصد بیاحترامی به فعالیت خانم صالحی وجود ندارد، اما بد نیست که کمی کارنامه کاری او را مرور و سپس به حواشی مهاجرتش به خارج از کشور بپردازیم. پرستو صالحی در بیش از ۲۰ فیلم و سریال حضور داشته است.
مشهورترین فیلمش نقش کوتاهی در «اعتراض» است که بیش از ۱۲ سال از آن گذشته است.
آخرین سریالاش «شهر من شیراز» برای ۶ سال پیش است که احتمالا آدمهای زیادی هم آن را به یاد نیاورند. با مروری ساده میتوان فهمید که متاسفانه پرستو صالحی سالهاست که یا پیشنهاد کاری نداشته یا اگر داشته در آثار بسیار معمولی بوده که مخاطبی نداشته است.
اما همانطور که گفتیم انگار صالحی در این بازار کساد ترجیح داده با سروصدا در فضای مجازی یا اشکال دیگر رسانهای، کمی خودش را تقویت کند. بزرگترین اقدام او و شاید یکی از عجیبترین تصمیمات احسان علیخانی در «ماه عسل» حضور او در این برنامه بود.
در یکی از برنامههای فصل آخر «ماه عسل» پرستو صالحی در این برنامه بهعنوان مهمان حاضر شد تا قصه زندگیاش را بگوید. او ناهنجاریهای زندگی خانوادگی و مشکلاتی را بیان کرد و حسابی مقابل دوربین آنتن زنده سیما اشک ریخت.
آنقدر اشک ریخت که توانست در فضای مجازی مورد بحث قرار بگیرد.
او سال پیش در صفحه شخصیاش نوشت بهدلیل برخی اقدامات اجتماعی و نظرات ممنوعالکار و ممنوعالخروج شده است. صحت این ادعا پای خود او، اما اگر غیر از این هم بود، پیشنهادی برای فعالیت صالحی در آثار حرفهای بود؟ یا این موضوع صرفا بهانهای برای استفاده شخصی بود؟ خدا میداند!
سلام خارج!
اما در روزهای اخیر خبر مهاجرت خانم صالحی منتشر شد.
ویدیویی از او بیرون آمد که دوباره اشک میریخت و توضیحاتی دراینباره داد. با چند دیدگاه میتوان مساله پرستو صالحی را بررسی کرد. دیدگاه اول اعتماد به ادعاهای او و دلسوزی برای این بازیگر است. البته که حتی اگر حرفهایش تمام واقعیت نباشد باز هم خروج یک هموطن از سرزمین مادری اتفاقی ناراحتکننده است.
اما دیدگاه بعدی، نگاه به مساله از تمام زوایا و بررسی موارد ماقبل صالحی است. پرستو صالحی اولین نفر نبوده و آخرین مورد هم نخواهد بود. سرنوشت دیگران را مرور کنید. صالحی، زکریا و دیگرانی از این دست تقریبا فرمولی ثابت را در پیش گرفتهاند؛ البته که نباید با آنها برخورد سلبی کرد، چون تنها موجب دیده شدن بیشترشان میشود و هدف آنها هم همین است.
البته به نظر میرسد برخلاف سحر زکریا، پرستو صالحی کمی تأمل بیشتری در رفتارش داشت و ممکن بود با کمک بزرگترها، مسالهاش به یک گره کور تبدیل نشود که نتیجهاش مهاجرت شود. شاید هنوز هم دیر نشده باشد. لازم است صالحی با این نوع نگاه در ادامه راه هوشیار باشد تا به دام کاسبان رسانهای خارجنشین نیفتد. کسی چه میداند. شاید شرایط طوری پیش رفت که باز هم او بتواند به کشورش بازگردد و بدون حاشیه فعالیت کند.
پرستو صالحی اولین نفر نبوده و آخرین مورد هم نخواهد بود. سرنوشت چکامه چمنماه، ریحانه پارسا و... را مرور کنید.
منبع: صبح نو
منبع: آخرین نیوز
کلیدواژه: پرستو صالحی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت akharinnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آخرین نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۳۷۳۲۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
گزارشی از نمایشگاه یک قرن اصالت و ماندگاری سنندج + فیلم
نمایشگاه عکسهای قدیمی شهر سنندج به مناسبت «هفته سنه» در سینما بهمن سنندج دائر شده و یک قرن از تاریخ این دیار از قاب دوربین تسنیم به تصویر کشیده شده است. - اخبار استانها -
به گزارش خبرگزاری تسنیم از سنندج، دومین نمایشگاه عکسهای قدیمی سنندج برگرفته از کتاب آلبوم سنندج شامل 60 عکس قدیمی شهر سنندج در اندازه 70*50 از سالهای 1260 تا 1360 (یک قرن) در معرض نمایش عموم قرار داده شده است.
نمایشگاه عکسهای قدیمی سنندج از هشتم تا سیزدهم اردیبهشت در گالری سوره پردیس سینمایی بهمن سنندج دایر بوده و از ساعت 17 تا 20 پذیرای بازدید علاقهمندان است.
در ادامه یک قرن از تاریخ و شخصیتهای سنندج از قاب دوربین تسنیم به تصویر کشیده شده که با هم میبینیم:
.
سنندج به کردی (سنه یا سنه دژ) مرکز استان کردستان در غرب ایران است. پس از نابودی دژ حسنآباد در سال 1046 هجری قمری در زمان حکومت شاهصفی، سلیمانخان اردلان پسر تیمورخان اردلان از بستگان مورد اعتماد شاهصفی به کردستان آمد، مرکز ایالت کردستان را از حسنآباد به سنندج انتقال داد و شهر سنندج را در محل روستای سینه پی نهاد و دژ حکومتی را بر بالای تپهای به بلندای 20 متر در کنار روستای سینه (که امروزه به باشگاه افسران معروف است) ساخت و در بیرون و پیرامون دژ؛ خانه، گرمابه، بازار و مسجدی ساخت و رشته کاریزی نیز در دشت «سرنوی» پی نهاد و آب آن را به شهر و میان دژ آورد.
دژی را که «سلیمانخان» بنا نهاد «سنهدژ» نامیدند که بر اثر گذشت زمان و تلفظهای گوناگون به «سنهدج» و سپس «سنندج» دگرگون شد. سازهٔ اصلی آن از زمان خسروخان اول تا اماناللهخان اول طول کشید. حسنعلیخان اردلان، والی سنندج در سال 1116 هجری قمری درمیان دژ حکومتی چند تالار و عمارت بنا میکند و سپس مسجد و مدرسهای بزرگ در شهر سنندج بر پا میکند که دو منار بلند داشته است. این دو منار یکصدسال پابرجا بود تا اینکه «اماناللهخان اردلان» والی کردستان که مردی سخت مذهبی و تندرو بود، آن را ویران کرده و به جایش مسجد و دو منار و باغی به نام فردوس ساخت.شهر سنندج مقر طوایفی از اردلان، جاف، مردوخیها، صادق وزیری، ناهید، کامکارها، کمانگرها، نقشبندی، شیخ الاسلامی، اردلان، وزیری، وکیل، تیمون، هاشمی، لله خانی، قطبی، میربابان، بابان، سروش، گله داری (گله خانی) و طلائی بوده است.
انتهای پیام/